آشفتگى احساسات

نوشته : اشتفان تسوایگ
منبع : فردریک بگ بده / ترجمه: مهشید میرمعزى





اشتفان تسوایگ- آشفتگى احساسات (????)

مکان ?? را قطعاً رمان آشفتگى احساسات نویسنده اتریشى اشتفان تسوایگ (????- ????) به خود اختصاص داده است. این داستان کوتاه بلند، در سال ???? منتشر شد. همان سالى که برتون به نادیا برمى خورد، راه برنانو و شیطان، از هم جدا مى شود و آگاتا کریستى، راجر آکروید را به قتل مى رساند. ظاهراً این سال، به لحاظ خلاقیت یکى از پربارترین سال هاى قرن است. افراد بدون اینکه بدانند، در زمان بین دو جنگ جهانى نوشتند که به زودى آسمان بر سرشان خواهد افتاد. در ابتداى قرن، حکومت پادشاهى هابسبورگ هنوز چیزهایى براى گفتن داشت. شنیتسلر، هوفمانزتال، کراوى، موسیل، همچنین ریلکه، کافکا و... بعداً در سال ???? وقتى اشتفان تسوایگ متوجه شد که فاجعه مجدداً در حال وقوع است، با همسر دوم خود در برزیل دست به خودکشى زد. آخر این تسوایگ جوانى حساس است. یک شاعر وینى و تحلیلگر تیزبین و نازک دل که تحت تاثیر کارهاى رفیق خود، زیگموند فروید، قرار دارد. در تمام کتاب هایش از عشق ممانعت شده، روابط پیچیده و اشتیاق هاى اعتراف یا سیراب نشده مى نویسد. او استاد ادبیات روانشناسانه است. رمان آشفتگى احساسات هم از این قانون مستثنى نیست. این دانشجو که عاشق پروفسور خود است، باید در دورانى که ********** خواهى تابو به حساب مى آید، از شدت بدبختى نابود شود. رونالد قادر به درک احساسات واقعى خود نیست. آیا احساس او تحسین، عشق، دوستى یا اشتیاق است؟ آیا پروفسور از او خوشش مى آید؟ آیا او دیوانه است یا فقط مى خواهد، جلب توجه استاد خود را بکند؟ هنوز با هم صمیمى نشده اند که فرار مى کند و در پایان هم با همسر او رابطه برقرار مى کند. «آشفتگى احساسات» همین است. تا زمانى که پاى خاطرات، عقل و تخیل در بین است، مى توانیم روى مغز خود حساب کنیم؛ اما به محض اینکه احساسات هم وارد بازى مى شود، کار تمام است. بعد دیگر به حال خود رها مى شویم. چه زمان مى فهمیم که واقعاً عاشق شده ایم؟ آیا تصمیم به عاشق شدن مى گیریم یا عشق بر ما فرود مى آید؟ آیا مى توان برگزید که عاشق چه کسى شد یا باید به تغییر حالات غیرقابل کنترل، بسنده کرد؟ چگونه باید در مه روح انسانى راه خود را یافت؟
آشفتگى احساسات، این اعتراف زیرکانه یک افسون، نشان مى دهد که چگونه آموزش و پرورش مى تواند مبدل به احساسات شود. چقدر دلم مى خواست که شما را هم به همین طریق بیدار کنم! هر شاگرد احساساتى ممکن است، مجذوب معلم بى نظیر خود شود (مثل فیلم انجمن شاعران مرده). البته در نسخه اصل متعلق به تسوایگ، معلم، ضعیف تر از شاگرد است. گرچه اگر از من سئوال مى شد، شخصاً این کتاب را انتخاب نمى کردم. آدم مى تواند، آموک را هم انتخاب کند: داستان یک زن در هندوستان که پزشک از سقط جنین او اجتناب مى کند و باعث مرگش مى شود؛ یا کتاب بیست وچهار ساعت از زندگى یک زن: یک شب زنى در مونت کارلو عاشق یک قمارباز مى شود که از او استفاده مى کند تا مجدداً به قمارخانه راه یابد؛ یا کتاب ناشکیبایى قلب: مردى در یک میهمانى از یک دختر فلج تقاضاى رقص مى کند و براى اینکه کار زشت خود را جبران کند، در خانه دختر به ملاقات او مى رود. دختر هم ترحم مرد را به عشق تعبیر مى کند و در پایان خود را مى کشد. براى جمع بندى اشتفان تسوایگ، فرمول زیر را توصیه مى کنم:
تسوایگ= (گوته* فروید) + پروست. امیدوارم شما را زیاد آشفته نکرده باشم.

نوشته شده در پنج شنبه 88/11/22ساعت 6:19 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |